آرشیو بهمن ماه 1400

اسماعیل یکا

Gökhan Alkan

۸ بازديد
Eylul the stubborn, school girl turns up to be a strong professional doctor by the help of her teacher Ali Asaf. After years of separation they meet up again but not as a teacher and student, instead as surgeons working side by side. Their love is met by many challenges and the inner conflict of the stubborn women who refuse to yield easily to her heart, refusing to repeat the miserable story of her dead mother.
 
 
The Kalp Yarasi Turkish series is about the impressive story of two families full of revenge. Everything turns upside down while making a marriage plan with the support of Ferit (Gökhan Alkan) and Nilgün (Merve Çağıran) families in this Turkish series. When Omer's horse gets sick, Ömer is forced to return to the farm early and sees Nilgün very sincerely with Ömer (Toprak Can Adıgüzel), the groom. Then he makes an offer to Ayşe (Yağmur Tanrısevsin), who confronts him.
 
 

در یک مصاحبه گفته است با وجود اینکه وضعیت مالی مناسبی نداشتیم اما رابطه پدر و مادرم بسیار خوب بود و خاطرات خوبی از آن دوران دارم.

علاقه به شهرت

از دوران نوجوانی به شهرت علاقه پیدا کرد و خیلی در این مورد با پدر و مادرش صحبت میکرد. دوست داشت مانند ستاره های ترکیه زندگی کند. این علاقه به شهرت تا حدی در او شدت گرفته بود که در دوران نوجوانی هرگز عکس نمیگرفت زیرا نمیخواست تصویری از دوران فقیر بودنش باقی بماند.

بازآ که توبه کردیم از گفته و شنیده

۷ بازديد
دامن کشان همی‌شد در شرب زرکشیده
صد ماه رو ز رشکش جیب قصب دریده
از تاب آتش می بر گرد عارضش خوی
چون قطره‌های شبنم بر برگ گل چکیده
لفظی فصیح شیرین قدی بلند چابک
رویی لطیف زیبا چشمی خوش کشیده
یاقوت جان فزایش از آب لطف زاده
شمشاد خوش خرامش در ناز پروریده
آن لعل دلکشش بین وان خنده دل آشوب
وان رفتن خوشش بین وان گام آرمیده
آن آهوی سیه چشم از دام ما برون شد
یاران چه چاره سازم با این دل رمیده
زنهار تا توانی اهل نظر میازار
دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده
تا کی کشم عتیبت از چشم دلفریبت
روزی کرشمه‌ای کن ای یار برگزیده
گر خاطر شریفت رنجیده شد ز حافظ
بازآ که توبه کردیم از گفته و شنیده
بس شکر بازگویم در بندگی خواجه
گر اوفتد به دستم آن میوه رسیده

بدین امید که گفتم بسیت باید بود

۷ بازديد
و هُوَ ناصر بن خسرو بن حارث بن عیسی بن حسن بن محمد بن موسی بن محمد بن علی بن موسی الرضاؑ. جامع جمیع علوم بوده و شیخ ابوالحسن خرقانی را ملاقات نموده. خود در رساله‌ای که در بیان حالاتش نگاشته، می‌گوید که در سن نُه سالگی قرآن مجید و احادیث بسیار حفظ نمودم و پنج سال لغت و صرف و نحو و عروض و قافیه را سنجیدم و بعد از آن مدت سه سال تّتبع نجوم و هیئت و رمل و اقلیدس و مجسطی کردم. از هفده سالگی تا پانزده سال دیگر متوجه علوم فقه و تفسیر و اخبار و ناسخ و منسوخ بودم.قریب به هفتصد تفسیر مطالعه کردم و در سن سی و دو سالگی تورات و انجیل و زبور را به فضلای این مذهب آموختم و شش سال به تهذیب باطن و سایر علوم باطنی پرداختم در چهل و چهار سالگی صاحب تسخیرات و طلسمات و نیرنجات و علوم غریبه شدم. غرض، حکیم مزبور مدتها صدارت نیز کرد و به خواهش ملک ملاحده تفسیری بر قرآن مجید نوشت و بنا به رخصت شرع و حفظ نفس به وفق مشرب ایشان تأویل آیات نمودو نسخهٔ آن منتشر شد و علماء و فقهای عهد حکیم را به کفر و زندقه و الحاد نسبت دادند. بعد از اینکه به هزار مشقت از چنگ ملک ملاحده خلاص یافت به هرجا رسید دید که او را تکفیر می‌نمایند. خود گوید در نیشابور با برادر خود ابوسعید خواستم مرمت موزهٔ خود کنم. به دکّان موزه دوزی برآمدم. ناگاه در آخر بازار غوغایی برخاست. موزه دوزهم رفته چون باز آمد پاره‌ای گوشت بر سر درفش خود کرده بود از وی سؤال کردم. گفت یکی از شاگردان ناصرخسرو به این شهر آمده بود و اشعار ناصر می‌خواند به جهت ثواب او را کشتند من نیز به این سبب قدری گوشت او را بر سر درفش کرده، آوردم. حکیم گفت موزه به من ده که در شهری که شعر ناصر خسرو بخوانند و نامش مذکور شود، من نخواهم ماند. در حال از خوف از نیشابور برآمدم. به هر صورت حکیم زحمت بسیار کشید. بیست و پنج سال در غار بدخشان به ریاضت و عزلت گذرانید. گویند به مرتبه‌ای رسید که در سی شبانه روز یک مرتبه طعام می‌خورد. العهدة علی الرّاوی. از حکماء با شیخ رئیس موأخات داشت و با بونصر فارابی لوای مباحثه افراشت. صد و چهل سال عمر یافت و در سنهٔ ۴۳۴ به عالم باقی شتافت. بعضی از اشعارش این است:
به چشم نهان بین نهانِ جهان را
که چشم عیان بین نبیند نهان را
سوی این جهان آن جهان نردبان است
به سر برشدن باید این نردبان را
گویند عقابی به در شهری برخاست
پر را ز پی طعمه به پرواز بیاراست
ناگه زکمین گاه یکی سخت کمانی
تیری ز قضا و قدر افکند بدو راست
در آهن و در چوب نگه کرد به صد فکر
کز آهن و از چوب مرا مرگ چرا خاست
چون نیک نظر کرد پر خویش برو دید
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست
بالای هفت طاق مقرنس دو گوهرند
کز کاینات و هرچه دروهست برترند
از نور تا به ظلمت و از اوج تا حضیض
از باختر به خاور و از بحر تا برند
هستند ونیستند و نهانندو آشکار
هم بی تو اند و با تو به یک خانه اندرند
بی دانشان اگرچه نکوهش کنندشان
آخر مدبران سپهر مدورند
گویی مرا که جوهر دیوان ز آتش است
دیوان این زمان همه ازگل مخمرند
جز آدمی نزاد ز آدم در این جهان
اینها ز آدم‌اند چرا جملگی خرند
دعوی کنند آنکه براهیم زاده‌ایم
چون نیک بنگری همه شاگرد آزرند
در بزم گاه مالک شاخ زبانه‌اند
این ابلهان که در طلب حوض کوثرند
خویشی کجا بود که در اینجا برادران
از بهر لقمه‌ای همه خصم برادرند
این سنیان که سیرتشان بغض حیدر است
حقا که دشمنان ابوبکر و عمرند
وانان که هست‌شان به ابوبکر دوستی
چون دوستند چون همگی خصم حیدرند
گر عاقلی ز هر دو جماعت سخن مگوی
بگذارشان به همه که نه الفخ نه قنبرند
هان تا از آن گروه نباشی که در جهان
چون گاو می‌خورند و چو گرگان همی درند
اگر ملازم خاک در کسی باشی
چو آستانه ندیم خسیت باید بود
ز بهر نعمت دنیا که خاک بر سر او
بدین امید که گفتم بسیت باید بود
هزار سال تنعم کنی بدان نرسد
که یک زمان به مراد کسیت باید بود
جز راست مگوی گاه و بیگاه
تا حاجت نایدت به سوگند

در تطبیق آفاق و انفس و تأویل اسرار نقلی به آثار عقلی فرماید

 

هر آن چیزی که موجود است در آفاق هستی را
در انفس مثل آن بنهاده ایزد سر به سر برخوان
چوزین عالم برون رفتی شود همراه تو جمله
محلهای بدونیکت در آن عالم چو فرزندان
همه اندیشه‌های بد ترا دیوند در دوزخ
همه تدبیرهای خوش، ترا حورند با رضوان
عدم خوابست و بیداری به نزدعاقلان هستی
ارم دان خاطردانا و دوزخ سینهٔ نادان
توهم هست عزرائیل و فهمت هست میکائیل
چو اسرافیل دان نطقت خرد جبریل درطیران
قدم نه اول اندرشرع وان گاهی طریقت جو
چو علم هردو دریابی فرس اندرحقیقت ران
تو هم نوری وهم ظلمت، توهم فعلی و هم علت
توهم‌عقلی‌وهم‌صورت،تو هم جانیّ و هم جانان
به تعظیم و جلال و منزل و قدررفیع تو
فلک قاصر، ملک ناصر، قدر واله، قضا حیران
به معنی یونس حوتی، چرایی خفته درماهی
به‌صورت‌یوسف مصری، چرایی مانده در زندان
ناصر خسرو به راهی می‌گذَشت
مست و لایعقل نه چون می خوارگان
دید قبرستان و مبرز روبرو
بانگ برزد گفت کای نظارگان
نعمت دنیا و نعمت خواره بین
آنش نعمت اینش نعمت خوارگان
همه رنج من از بلغاریان است
که مادامم همی باید کشیدن
گنه بلغاریان را نیز هم نیست
بگویم گر تو بتوانی شنیدن
خدایا این بلا و فتنه از تست
ولی از ترس نتوانم چخیدن
لب و دندان ترکان خطا را
بدین خوبی نبایست آفریدن
که از دست لب و دندان ایشان
به دندان دست و لب باید گزیدن
برون آری تو ترکان را ز بلغار
برای پردهٔ مردم دریدن
سخن پدیدکند کز من و تومردم کیست
که بی سخن تو ومن هردونقش دیواریم
چوبدخود کنیم از که خواهیم داد
مگر خویشتن را به داور بریم
چهرهٔ هندو و روی ترک چرا شد
همچو دل دوزخی و روی بهشتی
از چه سعید اوفتاد و از چه شقی شد
زاهد محرابی و کشیش کنشتی
چیست خلاف اندر آفرینش عالم
چون همه را دایه و مشاطه توگشتی
نعمت منعم چراست دریا دریا
محنت مفلس چراست کشتی کشتی
چون آسیات بینم ای چرخ آسیایی
خود سوده می‌نگردی ما را همی بسایی
بسیار گشت دورت تا مرد بی تفکر
گوید مگر قدیمی بی حد و منتهایی
هرگز قدیم باشد جنبده مکانی
زین قول می‌بخندد شهری و روستایی
چند گردی گرد این بیچارگان
ناکسان را جویی از بس ناکسی
تا توانستی ربودی چون عقاب
چون شدی عاجز گرفتی کرکسی
فاسقی بودی به وقت دست رس
پارسا گشتی کنون در مفلسی

اسماعیل یکا

اسماعیل یورتسون

۹ بازديد

اسماعیل یورتسون با نام مستعار “اسماعیل‌یکا”- (خواننده و ترانه سرا) متولد ۵ جولای ۱۹۷۸(۱۴تیر ۱۳۵۷) در آلمان است. او در یک خانواده ۷ نفره به دنیا آمده که سه برادر و یک خواهر دارد. پدرش سنی مذهب و مادرش شیعه علوی است.ریشه خانوادگی اسماعیل یکا (سیواس – ترکیه) می باشد.

او به زبان های آلمانی، ترکی و انگلیسی تسلط کامل دارد. تا پایان دوره دبیرستان در رشته الکترونیک تحصیل کرد و سپس با نواختن پیانو و گیتار وارد عرصه موسیقی شد و حالا در کنار ترانه سرایی ، خواننده سبک “دنس پاپ” است.

سبک های او (پاپ – پاپ راک و تورکو) است. او با سازهایی چون: پیانو، گیتار، باغلاما، ویلن، سی تار، عود و ضرب کار می کند.

شروع فعالیت هنری اش را زمانی که تنها ۱۳ سال داشت یعنی از سال ۱۹۹۱ با همکاری خواهر و برادرانش با یادگیری پیانو و گیتار آغاز کرد و سپس به کمک آنها یک گروه موسیقی خانوادگی به نام “یورتسون کاردیشلر” تاسیس  کرد و شروع به فعالیت کردن در ۱۷ سالگی به عنوان آهنگساز و ترانه سرا در “قامت” به همراه گروه خانوادگی خود یعنی (خواهر و برادران یورتسون) با خواننده های مختلفی چون: سدیان سایان، آلیشان و ابرو یاشار وارد همکاری شد.

در ۱۸ سالگی به عنوان خواننده آلبوم “Bir Tek Sen” با همکاری همان گروه خانوادگی‌اش آن را ساخته و روانه بازار موسیقی کرد.

در سال ۱۹۹۸ آلبوم “توپراک” را منتشر کرد.

شهرت اصلی اش با آلبوم مستقل اش به نام “ساپور ساپور” در سال ۲۰۰۴ شروع شد که به عنوان دومین آلبوم پرفروش سال در ترکیه بود.

اسماعیل یکا سومین خواننده در جهان است که اسباب بازی او از سال ۲۰۰۵ ساخته و به فروش می رسد و حتی نامش در کتابهای دروس ابتدایی هم آمده است. او در حال حاضر مجرد است.

اولین مطالب آزمایشی من

۱۱ بازديد
این اولین مطالب آزمایشی وبلاگ من می باشد و به زودی حذف خواهد شد.
امروز ارتباط و تبادل اطلاعات نقش بسیار مهمی در رشد و فرهنگ مردم یک کشور و جامعه را دارد و وبلاگ یکی از راه های سریع انتقال اطلاعات و ارتباط مردم یک جامعه با هم می باشد .
شما به راحتی می توانید مطالب مورد علاقه , کارهای روزمره , علم و فرهنگ را در وبلاگ خود انتشار دهید و با سایر دوستان خود به گفتگو و تبادل نظر بپردازید .

دومین مطلب آزمایشی من

۱۱ بازديد
این دومین مطلب آزمایشی وبلاگ من هستش و به زودی این متن حذف خواهد شد .
وبلاگ چیست ؟
وبلاگ یا وب‌نوشت که به آن تارنوشت، تارنگار یا بلاگ و به زبان انگلیسی(Blog) هم می‌گویند، وبلاگ حاوی اطلاعاتی مانند: گزارش روزانه، اخبار، یادداشت‌های شخصی و یا مقالات علمی مورد نظر طراح آن است. وبلاگ ترکیبی از دو کلمۀ «web» و «log» به معنای ثبت وقایع روزانه است .مطالب وبلاگ بر مبنای زمانی که ثبت شده گروهبندی و به ترتیب از تازه‌ترین رخداد به قدیم ارائه می‌گردد. نویسندهٔ ویلاگ، وب‌نویس یا تارنویس نامیده می‌شود و ممکن است بیش از یک نفر باشد، وب‌نویس به گزارش مداوم رویدادها، خاطرات، و یا عقاید یک شخص یا یک سازمان می‌پردازد. واحد مطالب در وبلاگ،پست است، معمولاً در انتهای هر مطلب، برچسب تاریخ و زمان، نام نویسنده و پیوند ثابت به آن یادداشت ثبت می‌شود. فاصلهٔ زمانی بین مطالب وبلاگ لزوماً یکسان نیست و زمان نوشته ‌شدن هر مطلب به خواست نویسندهٔ وبلاگ بستگی دارد. مطالب نوشته شده در یک وبلاگ همانند محتویات یک وب‌گاه معمولی در دسترس کاربران قرار می‌گیرد. در بیشتر موارد وبلاگ ها دارای روشی برای دسترسی به بایگانی یادداشت‌ها هستند (مثلاً دسترسی به بایگانی بر حسب تاریخ یا موضوع). بعضی از وبلاگ ها امکان جستجو برای یک واژه یا عبارت خاص را در میان مطالب به کاربر می‌دهند.